بيماري هاي قلبي و به عبارتي ناراحتي هاي قلبي، علايم آشکار و پنهاني دارد که در سايت «نيوزويک» متخصصان به بخشي از آن ها اشاره کرده اند. دندان درد هنگام راه رفتن:آنژين در قسمت هاي مختلف بدن خود را آشکار مي کند. يکي از علايم بيماري هاي قلبي آنژين است. آنژين همراه با درد در قفسه سينه، خون رساني به قلب را محدود مي کند. با اين حال علايم آنژين ممکن است در قسمت هاي ديگر بدن از جمله گردن، فک، دست، بين استخوان هاي کتف يا دندان آشکار شود. يکي از علايم اين بيماري که اغلب ناديده گرفته مي شود، دندان درد مکرر است که تنها هنگام انجام کار بدني سخت مانند بالارفتن از تپه بروز مي کند و با استراحت تسکين مي يابد.درد ناحيه فک و دندان هفته ها قبل از بروز حمله قلبي خود را نشان مي دهد و حتي ممکن است به صورت گوش درد تظاهر پيدا کند. ميگرن: زناني که حداقل ماهي يک بار دچار حمله ميگرن و مشکلات بينايي از جمله ديدن خط هاي شکسته مي شوند، دو برابر بيشتر در معرض خطر بروز بيماري قلبي قرار دارند. برآمدگي روي دست:برآمدگي هاي زردرنگ روي دست يا قوزک پا ممکن است جزو علايم بيماري ارثي به نام «فاميليال هيپرکلسترولميا» باشد. اين بيماري فرد را از سن پايين در معرض خطر ابتلا به بيماري قلبي قرار مي دهد. در اين بيماري بدن قادر نيست کلسترول مضر را از خون دفع کند. در بعضي از افراد در بالاي پاشنه و يا پشت دست پايين تر از بند انگشت، برآمدگي هايي ايجاد مي شود. اگر اين برآمدگي ها در دست يا پاي شما ايجاد شده است و سابقه خانوادگي ناراحتي قلبي داريد، بهتر است به پزشک مراجعه کنيد. رسوب هاي زردرنگ و موم مانند در اطراف چشم يا رسوب کرم رنگ آشکار در قسمت سفيده چشم ممکن است نشانه کلسترول بالا در فرد باشد. آنفلوآنزا: مواردي از بيماري آنفلوآنزا که با گذشت ۵يا۶روز هم بهبود پيدا نمي کند ممکن است جزو علايم سکته قلبي باشد زيرا قلب قادر نيست عمل پمپاژ را درست انجام دهد. آنفلوآنزا را مي توان به «مايوکارديتيس» نوعي عفونت ويروسي که به التهاب منجر مي شود و به قلب آسيب وارد مي کند، ارتباط داد. اين حالت همزمان يا پس از عفونت گلو يا سينه آشکار مي شود و مردم به اشتباه آن را آنفلوآنزاي طولاني مدت مي دانند، در اغلب موارد، اين ناراحتي در عرض يک هفته برطرف مي شود اما گاهي روند بهبود التهاب قلب طولاني تر مي شود و همراه با علايم درد در ناحيه قفسه سينه، تب، ضربان نامنظم قلب و... ديده مي شود. سرگيجه: اين احساس که ممکن است به علت بيماري آريتمي نهفته قلبي ايجاد شود،همراه با علايم بي نظمي ضربان قلب و اختلال فعاليت الکتريکي قلب است. با افت فشار خون و نرسيدن خون کافي به مغز، فرد دچار سرگيجه مي شود. معاينه ساده براي تشخيص دادن «آريتميا» از طريق گرفتن نبض و کنترل آن انجام مي شود. علاوه بر آن، احساس سبکي در سر، نداشتن تعادل هنگام بلندشدن يا دراز کشيدن ممکن است نشانه پايين بودن فشار خون باشد. طاسي:کم شدن مو به خصوص در قسمت تاج سر ممکن است نشانه ناراحتي قلبي در مردان باشد. نتايج بررسي که در اين زمينه انجام شد نشان مي دهد، مرداني که دچار طاسي شديد تاج سر مي شوند، ۳۶درصد و مرداني که دچار طاسي متعادل در تاج سر هستند ۳۲درصد بيشتر در معرض بيماري قلبي قرار دارند. طاسي خفيف نيز تا ۲۳درصد خطر بيماري قلبي را به همراه دارد. طاسي در قسمت جلوي سر نيز تا ۹درصد احتمال خطر بيماري قلبي را نشان مي دهد. يکي از نظريه ها اين است که بالابودن ميزان تستسترون که با طاسي ارتباط دارد، ممکن است باعث بروز ناراحتي قلبي شود.کمبود خون رساني به پياز مو باعث مردن پياز مو مي شود. آبي رنگ شدن ناخن ها:يکي از آسان ترين روش ها براي کنترل گردش اکسيژن در خون، معاينه ناخن، انگشتان پا و لب هاست.خون اکسيژن دار، قرمز براق است، بنابراين صورتي رنگ بودن لب، ناخن ها و انگشتان پا نشان دهنده گردش خون مناسب در بدن است اما خوني که اکسيژن کافي ندارد آبي رنگ به نظر مي آيد؛ به همين علت است که سياهرگ هاي ما آبي است. ناخن و انگشتان آبي رنگ بيانگر اين است که خون کافي پمپاژ نمي شود و در برخي موارد مي توان اين علامت را اخطاري براي بروز سکته دانست. تعريق:علايم بيماري قلبي بين زنان و مردان متفاوت است. به گفته متخصصان، مردان احساس تنگي نفس و درد در پايين دست چپ مي کنند در زنان نيز اين علايم ديده مي شود اما علايم عادي تري مانند ناراحتي در ناحيه فک، شانه، قسمت بالاي معده، کمردرد، تعريق، استفراغ و خستگي مفرط شايع تر است. اگر چه احتمال دارد اين علايم به بيماري قلبي ارتباط نداشته باشد اما احتمال آن را نبايد ناديده گرفت. موضوع اين است که بيشتر زنان فکر مي کنند بيماري قلبي يک بيماري مردانه است. پادرد:درد در قسمت پشت ساق پا هنگام راه رفتن در برخي موارد نشانه بيماري عروقي است. لاله گوش چروک خورده:اين مسئله با کلسترول بالا ارتباط داده شده است. يکي از علت هاي اين چروک، خون رساني ناکافي است.توجه داشته باشيد که نمي توان چروک نبودن لاله گوش را نشانه سالم بودن قلب دانست. خرخرکردن:خرخرکردن، يک علامت شايع آپنه است. در اين ناراحتي براي مدت کوتاهي، نفس فرد متوقف مي شود و او از خواب بيدار مي شود. آپنه با افتادن عقب گلو، باعث قطع جريان هوا به ريه ها مي شود. اين علايم ممکن است نشانه سکته قلبي باشد.

 

 

 

 

خدا را دیده ای آیا ؟

تو آیا دیده ای وقتی شبی تاریک

میان بودن و نابودن امید فردائی

هراسی می رباید خواب از چشمت

کسی ، خورشید و صبح و نور را

در باور روح تو ، می خواند

و هنگامی که ترسی گنگ می گوید ، رها گردیده ، تنهائی

و شب تاریکی اش را ، بر نگاه خسته می مالد

طلوع روشن نوری به پلکت ، آیه های صبح می خواند

کلام گرم محبوبی

کمی نزدیک تر از یک رگ گردن ،

به گوش ات  با نوای عشق می گوید:

غریب این زمین خاکی ام ، تنها نمی مانی

تو آیا دیده ای وقتی خطائی می کنی اما ،

ته قلبت پشیمانی

و می خواهی از آن راهی که رفتی ، باز برگردی

نمی دانی که در را بسته او یا نه ؟

یکی با اولین کوبه ، به در ،  آهسته می گوید :

بیا ، ای رفته ، صد بار آمده ، باز آ

که من در را نبستم ، منتظر بودم که برگردی

و هنگامیکه می فهمی ، دگر تنهای تنهائی

رفیقی ، همدمی ، یاری کنارت نیست

و می ترسی که راز بی کسی را ، با کسی گوئی

یکی بی آنکه حتی ، لب تو بگشائی

به آغوشی ، تو را گرم محبت می کند با عشق

به هنگامیکه ، دلبر های دنیائی

دلت را برده اما ، باز پس دادند

دل بشکسته ات را ، مهربانی می خرد با مهر

درون غار تنهائی  ، به لب غوغا  ، ولی  راز سخن با او  ، نمی دانی 

کسی چون نور می گوید ، بخوان  

و تو آهسته می گوئی ، که من خواندن نمی دانم

و او با مهر می گوید

بخوان ، آری بنام خالق انسان ، بخوان ما را

و تو با گریه های شوق ، می خوانی

تو آیا دیده ای

 وقتی که بعد از قهر و بد عهدی

به هنگامیکه بر سجاده اش با قامت شرمی

به یک قد قامت زیبا ، تو می آیی

به تکبیری ، تو را همچون عزیز بی گناهی ،راه خواهد داد

و می پوشاند او ، اسرار  عیبت را

و از یاد تو هم ، بد عهدی ات را ، پاک خواهد کرد

جواب آن سلام آخرت را ، بر تو خواهد داد

و با یک نقطه در سجده ، تو گویا باز هم ، در اول خطی

تو آیا دیده ای وقتی که چیزی آرزویت بوده ، آنرا جسته ای

 آنگاه می بینی ، بجز یک سایه  ، چیزی در درون دست هایت نیست

کسی آهسته می گوید

نگاهم کن ، حقیقت را رها کرده ، مجازی را تو میجوئئ ؟

تو سیمرغی درون آسمان گم کرده ،

اینک سایه اش را بر زمین خاک می پوئی ؟

اگر یابی ، بجز یک سایه ، چیز دیگری داری ؟

پس آنگه یک شعاع نور  ، چشمان تو را ، از خاک تا افلاک خواهد برد

تو آیا دیده ای ، وقتی هوای سینه ات ابر است و باریدن نمی داند

و دشت سینه ات ، می سوزد از بی آبی خوبی

تمام غنچه های مهر ، در جان تو خشکیده ست

به یادش ، قلب تو ، آرام می گیرد

و چشمان امیدت

گونه های چشم در راه تو را ،

با بارشی ، سیراب خواهد کرد

و گل های محبت ، در تمام پهنه جان تو می روید

تو ایا دیده ای وقتی دلت می گیرد از دلگیری مردان تنهایی

که شب هنگام ، سر به زیر افکنده

شرم خالی دستان خود را،در کویر مهربانی ، چاره می جویند

کسی آهسته می گوید :

سرای عشق را ، یک بار دیگر اب و جارو کن

سوار صبح در راه است

تو آیا دیده ای ، وقتی که دریای پر از طوفان مشکل ها

بساط  زورق اندیشه را

در صد خروش موج می پیچد

کسی سکان این زورق ، به ساحل می برد با مهر

و می داند که تو  

بی آنکه در ساحل ، به شکری ، قدر این خوبی به جای آری

بدون گفتن یک ، یا خدا

این نا خدا ، از یاد خواهی برد

خدا را دیده ای آیا ؟

به هنگامی که در این بیکران  ، این پهنه هستی

به ترسی از رها بودن ، تو می پرسی  

کسی می بیندم  آیا ؟

کسی خواهد شنید این بنده تنها ؟

جوابت را ، نه از آنکس که پرسیدی

جوابت  را ، خودش با تو ،

 و با لحن و کلام مهر می گوید

که من نزدیک تو هستم ، به هنگامی که می خوانی مرا

آری ، تو دعوت کن مرا ، با عشق

اجابت می کنم ، با مهر

هدایت می شوی ، بر نور

خدا را دیده ای آیا ؟

گمانم دیده ای او را

که من هم آرزو دارم ، ببینم باز هم او را

به چشم سر ، که نه

او خود گشاید ، دیده های روشن دل را

لطیف و خلق آگاه است  

چه زیبا می شود ،چشمی که می بیند ترا

چشم دلی ، از جنس نور و عشق و آگاهی

 

 

بوسه آتش میزند بر جسم وجان

بوسه یعنی عشق من با من بمان

 

کاش بـودی و دستهایِ مهـربانت
مـرهمِ همه ی نبـودنهایت میشد